سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سه شنبه 89 اردیبهشت 28 , ساعت 3:37 عصر
اگه تو مال من بودی ماه از چشات طلوع می کرد
پرستو از رو دست تو نغمه هاشو شروع می کرد


اگه تو مال من بودی کلاغ به خونش می رسید
مجنون به داد اون دل زرد و دیوونش می رسید


اگه تو مال من بودی همه خبردار می شدن
ترانه های عاشقی رو سرم آوار می شدن


اگه تو مال من بودی قدم رو پاییز میزدیم
پاییز می فهمید که ماها زبونشو خوب بلدیم


اگه تو مال من بودی اینقد غریب نمی شدم
من چی می خواستم از خدا دیگه اگه پیشت بودم


اگه تو مال من بودی دور خوشی نرده نبود
دل من ، اون آواره ای که شبا می گرده نبود


اگه تو مال من بودی چشام به چشمات شک نداشت
تنگ بلور آرزوم مثل حالا ترک نداشت


لیست کل یادداشت های این وبلاگ