سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شنبه 90 اردیبهشت 31 , ساعت 4:19 عصر

                                  دل کندنو خوب بلدم.....

امشب می خوام دل بکنم

از همه چی، از این تنم

از این همه دربه دری

اون که شده خسته ، منم

 می خوام از این جا در برم

این راه نیمه کاره رو ،

تا آخرین قدم برم.

 دلم نمی خواد که باشم

زندونی این روزگار

میله های زندون من

تیک تاکِ ثانیه شمار

 می خوام که پرواز کنمو

پر بگیرم تو آسمون

دل بکنم از هر چی بود ،

به من نگو این جا بمون!!!!                             

..................................................................................

پ.ن: این روزها مشغول سکوت کردنم.......مشغول نگاه کردن...

به قاب های خالی......شنیدن سکوت......

شعر یک ناگهان است.....ناگهانی که این روزها در من اتفاق نمی افتد.......

بغض سمجی  که در گلویم خانه کرده خیال  شکستن ندارد....نمی شکند ، نمی شکند

گفتم فرصت خوبیست تا کار های نیمه تمام گذشته را تمام کنم.......

 خدا را چه دیدی ، راه رفتنی رو باید رفت .

 در تب و تاب رفتنم به فکر راهی شدنم ، مرا پس از من بنویس به هر کس از من بنویس ....

  غم آزادگی دارم به تن دلبستگی تا کی ؟به من بخشیده دلتنگی شکستنهای پی در پی.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ