سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 89 اردیبهشت 13 , ساعت 4:14 عصر
شرمت باد ای دستی که بد بودی ، بدتر کردی
هم بغض معصومت را  ، نشکفته پرپر کردی
ننگت باد ای دست من،  ای هرزه گرد بی نبض
آن سرسپرده ات را بی یار و یاور کردی
ای تکیه داده بر من ای سرسپرده بانو
با این نادرویشی ها آخر چرا سر کردی؟
دستی با این بی رحمی دیگر بریده بهتر
بر من فرود آر اینک بغضی که خنجر کردی
سر بُرده در گریبان ، بیخودتر از همیشه
حیفت نهایتی که با من برابر کردی
ای تکیه داده بر من ای سرسپرده بانو
با این نادرویشی ها آخر چرا سر کردی؟
زهر این نفرین نامه جای خون در من جاری
این آخرین شعرم را پیش از من از بر کردی
ای تکیه داده بر من،  ای سرسپرده بانو
با این نادرویشی ها، آخر چرا سر کردی
دستی با این بی رحمی دیگر بریده بهتر
بر من فرود آر اینک بغضی که خنجر کردی
زجری همیشه بهتر با من ترحم هرگز
بر من فرود آر اینک بغضی که خنجر کردی

 

این متن ترانه قدیمی از دوست خوب و محترم وبلاگ، آقا یا خانم بهشت برام ایمیل شده بود و باعث شد امروز به آرشیو آهنگهای قدیمی داریوش سری بزنم و  چند تا از آهنگاشو گوش کنم .یاد اون روزا به خیر .چقدر داریوش گوش میکردم!!!!!!!!!!!!!!!!!  البته کلی گشتم تا این آهنگشو پیدا کردم اما همین گشتن باعث شد یه سری دیگه از آهنگاشو گوش کنم که خیلی وقت بود نشنیده بودمشون مثل شب آغاز هجرت تو ، مثل برادر جان که منو همیشه یاد برادرم می اندازه ، مثل آهنگ علی کنکوری  که یاد اون روزای دبیرستان و هول و اضطراب کنکور افتادم ، مثل آهنگ به خود رسیدن (بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود) که کلی خاطره رو برام زنده کرد.شاید متن چند تا آهنگاشو که دوست داشتم و ازشون یه عالمه خاطره دارم و هنوزم از  شنیدنشون لذت میبرم را بذارم تو وبلاگ.بازم به خاطر دوست همیشگی وبلاگ بهشت عزیز



لیست کل یادداشت های این وبلاگ