سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 87 خرداد 26 , ساعت 1:52 عصر


نکند شقایقی را که سروده ام تو هستی

نه? تو بهتر از شقایق به کلام من نشستی

به دلم سپرده بودم که ز عاشقی حذر کن

تو مگر که فال ما را به کدام سبزه بستی

به قفس رمیده بودم ز عذاب بی وفائی

که تو با نگاه نازت قفس مرا شکستی

ز کدام قبله آئی که به رنگ لاله هائی

ز کدام سبزه هستی که ترا نچیده دستی

به دلم چنان نشستی که خطا نکرده مستم

دگر از خدا چه خواهم پس از این سرور مستی

اگرم تو یار باشی غزلی ز جان سرایم

که قدم قدم بنفشه بدمد زخاک هستی

سفری به باغ خواهم که سلام صبح گویم

به نسیم سبز رنگی که پیام آن تو هستی

به غروب می رسیدم که تو چون سحر دمیدی

بدم ای طلوع روشن که مرا ز غم گسستی

عمید رضا مشایخی

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ