سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چهارشنبه 87 آذر 6 , ساعت 9:58 صبح

دلم اما برای دیدنت تنگ است...

و بعد از تو سکوت خانه سنگین است

و پیش از تو،

سکوت خانه سنگین بود!

برای بی صدا بودن ؟!کدامین شعر من وقتی

سکوت و انزوایم را بیاغازم

تو را آرام خواهد کرد؟!

و آیا هیچ شعری می تواند جای خالی من را ...

هرگز!!

و بی تو بودن اینک نیک دشوار است

و گاهی از خودم پرسیده ام: 

« آیاتو را هم مرگ خواهد برد؟!

و بعد از تو ، مرا دست که خواهد داد؟! »

و اما خوب می دانم

که بی پاسخ ترین پرسش

و بی پرسش ترین پاسخ

برای آدمی مرگ است!!!

و روزی می رسد آن لحظه آخر

- یکی از ما دو خواهد مرد! L

و ما بی هم ... چگونه می شود ...

هرگز!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ