سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 88 بهمن 11 , ساعت 10:59 صبح

باید تو را به شدّت ِ آهم عوض کنم

با هر بهانه ای که نخواهم عوض کنم




تعریف ِ اصل ِ فاصله و انتظار را

با چشم های مانده به راهم عوض کنم



تا اینکه از تو شعر بگویم ، غرور را

با خودنویس ِ هرز ِ سیاهم عوض کنم



گندم برای وسوسه کردن قدیمی است

این بوسه را به جای گناهم عوض کنم



جای سراب ِ خاطره را با تب ِ کویر

حتی به زورْ هم شده - باهم عوض کنم



این بیت ها به عشق تو تکرار می شوند

باید ردیف و قافیه را هم عوض کنم :



یک روز می رسد که تو از راه می رسی

مجبور می شوم که . . . / نگاهم عوض شود "



لیست کل یادداشت های این وبلاگ