سه شنبه 90 اسفند 2 , ساعت 10:38 صبح
تو را پیدا نمیکنم
مثل یکی از خاطرههای دیروز
مثل یکی از رنگهای کودکی.
گفتی: بنشین مشقهایت را سیاه کن، میآیم!
گفتی: جایی، نزدیکِ غروب،
نزدیکِ جمعههای خسته نرو!
مثل صدا که دیوار نمیشناسد
مثل باران که سقف
مثل رود که سدّ،
میآیم.
حالا سالهاست جایی نمیروم
حتی نزدیکِ غروب و جمعههای خسته
تو را هم پیدا نمیکنم
نه میان خاطرههای دیروز
نه میان اینهمه تابوت که میگذرند!
پس کِی میآیی مشقهایم را خط بزنی پدر؟!
"دوم اسفند سالگرد پرواز ابدی پدرم "
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]