دوشنبه 89 فروردین 9 , ساعت 12:2 عصر
به روی پلک تو وقتی نگاه سبزی نیست
چگونه میشود آیا به سان گلها زیست
?
چقدر بی تو دلم مثل ابر میگرید
خوشا کسی که به یادت غزل سرود و گریست
?
دریغ میکنی از من نگاه را حتی(محمد علی بهمنی)ا
بگو که باز بدانم گناه چشمم چیست
?
همیشه سهم من از تو دو دست سرد تهی
قبول میکنم از تو اگرچه سهم کمی ست
?
دوباره معجزه گل میکند به نام غزل
کسی ز نیل جنون بی عصا می آید کیست؟
?
چه فرق میکند اینجا بهار یا پاییز
به روی پلک تو وقتی نگاه سبزی نیست
نور محمد ناصری
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]