چهارشنبه 89 فروردین 11 , ساعت 11:24 صبح
شعرامو خط زدم و ترانه ها رو پاره کردم
بودنم واسه تو رنجه دردتو من چاره کردم
من بریدم از من و تو میروم به سوی خورشید
از تو خاطرم نمی ره در نگاهت موج تردید
اگه باز دلت گرفتش خواستی یاد من بیافتی
به غم غروب نگا کن یادته بهم می گفتی
تو طلوع سبز عشقی با یه حس عاشقانه
حالا کو اون همه احساس همه رفتن بی بهانه
این ترانه آخرینه اینو یادگار نگه دار
عشق من مُرد و تو مُردی خوش باشی ، خدانگهدار
به توئی که میخوام برای همیشه بت بگم خدا نگهدار..... عشق من مُرد و تو مُردی ، خوش باشی ، خدانگهدار
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]