چهارشنبه 89 فروردین 11 , ساعت 11:48 صبح
عطرٍ گلٍ اقاقیا
عطر ٍ گلٍ یاسمنی
تبلور عاطفه ای
بلور احساس منی
زمزمه ی ترانه هام
روح تنٍ خاطره ای
برای پروازٍ دلم
اُفق اُفق پنجره ای
باز کن این پنجره را
امید و روشنی بیار
بروی سفره ی دلت
بذر وفاداری بکار
بگو که با من میمونی
منی که مست عطرتم
منی که از تو زنده ام
ُمرده ی زهر ِ قهرتم
دستای گرمتو بذار
تو دستٍ یخ بسته ی من
بال و پرت رو وا بکن
رسیده وقت پریدن
باید بریم از این قفس
رهاتر از دنیا باشیم
ما قطره ی گم شده ایم
باید تو دریاها باشیم
بازم برای تو
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]