سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 89 فروردین 15 , ساعت 11:47 صبح

می خواهم آزاد باشم،

تا ببینم و بشنوم هر آنچه را که هم این  یک لحظه  هست،

نه آن چه را که می توانست باشد،

آنچه را که  زمانی بوده است

و یا روزی خواهد بود.

 

می خواهم آزاد باشم،

تا بر  زبان آورم   هرآنچه را واقعاَ در اندیشه ام می گذرد؛

هرآنچه را که حس می کنم،

و نه آنچه را که  در پندار خود به «انتظار دیگران  از من» نسبت می‌دهم.

 

می خواهم آزاد باشم،

تا حقیقتاَ دریابم

احساسی را که درمن به من میگوید تو این هستی! ،

بی آنکه  بپندارم:

آیا اینگونه  بودن من  مقبول دیگران خواهد بود؟

 

می‌خواهم آزاد باشم،

تا خود را در دیگران تجربه کنم،

بدون آنکه دیگران را به بازی فریب بگیرم.

 

می خواهم آزاد باشم،

تا تمنا کنم هر آنچه را که واقعاَ به آن نیاز دارم،

و نه خاموش، در پندار اجازه گرفتن از دیگران به سر  بَرم.

 

می خواهم آزاد باشم،

تا خود بایستم و پروای خطر کنم،

و نه با پندار حفظ خاطرجمع،

(برای آسود‌گی پندارهای خود)

از دست نایافته های نزدیک عبا کنم.

می خواهم آزاد باشم....

           



لیست کل یادداشت های این وبلاگ