اما.... نه!!
نه مجال اندک بود! نه حادثه نامنتظر!
مجال بود،حادثه بود،من بود...او؟
او اما رفته بود!
سایه ای مانده بود! نه! خیالی سرد بودو بیروح،روی دیوار!!!
هرچه بود خیال بود!
من اما!
ماندم،
سوختم
ساختم
ویرانه شدم!!...
اندکی بعد چشمانم گریست ! من نه!!....
شکستم!
چشم دوختم!
مرداب دیدم!!نیلوفر نه!!
مرداب شدم....
ماندم!
تنها ماندم!!
تنها گریستم
تنها گذشتم
او اما....!!
چشمانش تنها نبود...