سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چهارشنبه 89 اردیبهشت 22 , ساعت 1:42 عصر

تورو از خاطرم برده تب تلخ فراموشی

دارم خو می کنم با این فراموشی و خاموشی

چرا چشم دلم کوره عصای رفتنم سسته

کدوم موج پریشونی تو رو از ذهن من شسته

خدایا فاصله ات تا من خودت گفتی که کوتاهه

از اینجا که من ایستادم چه قد تا آسمون راهه

من از تکرار بیزارم از این لبخند پژمرده

از این احساس یا?سی که تو رو از خاطرم برده

به تاریکی گرفتارم شبم گم کرده
مهتابو

بگیر از چشمای کورم عذاب کهنه ی خوابو

چرا گریه ام نمی گیره مگه قلب من از سنگه

خدایا من کجا میرم ؟کجای جاده دلتنگه ؟

میخوام عاشق بشم اما تب دنیا نمیذاره

سر راه بهشت من درخت سیب میکاره



لیست کل یادداشت های این وبلاگ