سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سه شنبه 89 تیر 8 , ساعت 12:5 عصر

تــک درخـتی تـیـره بــخـتـم
کــه در ســکــوت صـــحــرا
فریاد من شکسته در گلویم

تک درختی بی پناهم
کــه دشــت آرزو هــا
گردید آخر مزار آرزویم

خشک و بی بارم پس سحرم کو
آن شــادابی آن بـرگ و بــرم کو

دور از یاران بـی توشــه و بـرگم
غم خانه محنت همسایه مرگم

بـر رخــســارم غـبــار غـم نشسـته
طوفان از من چه شاخه ها شکسته

چو نـهـال زهـرآلـوده هـمـه کـس از من بگریزد
نه کسی با من بنشیند نه کسی با من آمیـزد

گویم غم خود را با خـار بـیابان
در سینه نهفتم اسرار فراوان




لیست کل یادداشت های این وبلاگ