سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سه شنبه 89 آبان 4 , ساعت 9:49 صبح

گاهی دلم تنگ می شود

گاهی که خیلی دلم تنگ می شود

به آن پنجره دور و بلند خیره می شوم

از پشت بام روبرو

گلبرگ های زرد گلدان پشت پنجره را می شمارم

و این فردای بی مروت را انتظار می کشم

 دلم تنگ می شود و آهسته هق هق گریه سر می دهم .

گاهی دلم تنگ می شود

گاهی که خیلی دلم تنگ می شود

با آن خاطره های خیس بلوطی فکر می کنم

چشم هایم را می بندم

خاطره آنروز بنفش مرا به اوج می برد

دستانت چه حسی از حادثه عشق داشت

آغاز علاقه های ما انگار پایان یک اسطوره بود............



لیست کل یادداشت های این وبلاگ