سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 89 آذر 8 , ساعت 10:45 صبح

وقتی که واژه واژه ، من از تو می سرودم

تنها تو بودی و تو ، آنجا منی نبودم



در مکتب تو مستی، شد افتخار هستی

من با تو حسّ لذّت ، از لحظه ها ربودم



چشم تو رنگ گلشن، موج لطیف دریا

من راحتی جانم، با چشمت آزمودم



وصف تو گفت و گویم، عشق تو آبرویم

در جست و جوی فهم ات، هر ذرّه ی وجودم



دیدار تو غذایم ، اکسیژن هوایم

شد عشق تو به آنی، اجزای تار و پودم



با عشق تو رسیدم، تا مقصدی که آنجا

تنها تو بودی و تو ، آنجا منی نبودم



لیست کل یادداشت های این وبلاگ