دوشنبه 87 تیر 17 , ساعت 9:56 صبح
نه با اندوه باید ماند
نه غم را باید از خود راند
بیا تا ما شریک شادی و اندوه هم باشیم...
چقدر این زندگی زیباست
که من بعد از چه طولانی زمانی ،
یافتم عشق و تو را با هم.
تو را من دوست می دارم
- اگرچه خوب می دانی
وگرچه در غزلهایم
به تأکید فراوان گفته ام این را –
تو را من دوست میدارم
و با تو زندگی زیباست
و بی تو زندگانی ....
بگذریم از این سخن بیجاست !
برای با تو بودن این شروع بی نظیری بود،
اگر بهارمی دانست،
برایم غنچةسرخ گلی را می شکوفانید
که با آن خیر مقدم گویمت
اما نمی دانست
ادامه
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]