سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سه شنبه 87 تیر 18 , ساعت 11:0 صبح

ولی امروز می دانم

 

که من تا آخرین مقدار ممکن با تو می باشم

 

که من تا یکقدم بعد از خدا هم باتو می باشم

 

و تو تا آخرین مقدار ممکن با منی امروز

 

و تو تایکقدم بعد از خدا هم با منی هر روز

 

و لبریز از تو بودم وقتی از خود باز پرسیدم:

 

« تو را من دوست می دارم ؟! »

 

دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
و در پاسخ به این تردید

و در حالی که لبها بی صدا بودند

 

تنم با حالتی واضحتر از هر جمله پاسخ داد:

 

« آری ... دوستت می دارم! »

 

و من با جنبش شهوانی خون در رگم ، آنروز

 

پیام بوسه ها را درک می کردم

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ