سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 87 آبان 13 , ساعت 4:5 عصر

قسمتی از نیایش-  علی شریعتی


تو می دانی و همه می دانند که زندگی از تحمیل لبخندی بر لبان من ،از آوردن برق امیدی در نگاه من ،از برانگیختن موج شعفی در دل من عاجز است .


    تو می دانی و همه می دانند که شکنجه دیدن بخاطر تو ،زندانی کشیدن بخاطر تو و رنج بردن به پای تو تنها لذت بزرگ زندگی من است ،از شادی توست که من در دل می خندم،از امید رهایی توست که برق امید در چشمان خسته ام می درخشد و از خوشبختی توست که هوای پاک سعادت را در ریه هایم احساس می کنم . نمی توانم خوب حرف بزنم . نیروی شگفتی را که در زیر کلمات ساده و جمله های ضعیف و افتاده پنهان کرده ام دریاب،دریاب.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ