شنبه 88 اسفند 1 , ساعت 3:8 عصر
پروردگارا!
منتهی می شود و در تلاطم شاخه های بی برگ، زیر چتری که مرا از
باران مهربانت جدا می کند به دنبال نیمکتی می گردم که لبریز از
رویاهای کودکانه و آرامش دل های بی قرار باشد آنگونه که بتوانم تو را
در ذره ذره وجودم احساس کنم.
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]