سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 88 اسفند 6 , ساعت 12:6 عصر
اقاقی

کاش لحظه های رفتن
نمی بارید اشک چشمام
هق هق دلتنگی یامو
می شکستم توی رگهام
دل پر تحملم از
گریه ی من گله داره
چهره ی سرخ غرورم
از شکستم شرمساره

باغ پیوند من و تو
پره از عطر اقاقی
فصل آشنایی ما
سبز خواهد ماند باقی
همه ی آنچه که دارم
پیشکش سادگی تو
سوگلی ترانه هایم
هدیه ی یه رنگی تو

فکر من مباش مسافر
به سپیده ها بیندش
چشم فردا ها به راهه
راه سختی مانده در پیش
ای تولد دوباره
فصل آغاز من و توست
ای رها از رخوت تن
وقت پر کشیدن توست



لیست کل یادداشت های این وبلاگ