سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 88 اسفند 13 , ساعت 12:32 صبح

یک آسمان زبانه ی آتش نگاه تو

جان می دهم نفس بکشم در پناه تو



دل را وبال گردن جسمم نموده ام

آنقدر عاشقم که شدم زا به راه تو



چشمم اسیر دوزخ لبهای آتشین

آتش گرفته است دلم از نگاه تو



دل مبتلاشده است تو اینگونه تا نکن

از خود نران نمی روم از بارگاه تو



خود را اسیر پیچ و خمت کرده ام ولی

دل می دهم که هی بشود دل تباه تو



با التماس آمده ام وا شود یخم

امشب چنین منم پرم از اشک و آه تو



قربان رد پای تو چشمان خاکیم

جانم فدای صورت چون قرص ماه تو



ای شاه بیت هر غزلم پیش روی من

بنشین که یک غزل بنویسم گواه تو



لیست کل یادداشت های این وبلاگ