پنج شنبه 88 اسفند 20 , ساعت 11:7 صبح
هنوزم در پی اونم که میشه عاشقش باشم
مثل دریای من باشه منم چون قایقش باشم
هنوزم در پی اونم که عمری مرهمم باشه
شریک خنده و شادی رفیق ماتمم باشه
هنوزم در پی اونم که عشقش سادگی باشه
نگاهای پر از مهرش پناه خستگیم باشه
می گن جوینده یابنده است ولی پاهای من خسته است
من حتی با همین پاها میرم تا حدی که جا هست
هنوزم در پی اونم که اشکامو روی گونم
با اون دستای پر مهرش کنه پاکو بگه جونم
بگه جونم نکن گریه منم اینجا بذار دستاتو تو دستام
تو احساس منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام
خدایا عشق من پاکه درسته عشقی از خاکه
منم اونم عاشق خاکی که از عشق تو دلچاکه
هنوزم در پی اونم که اشکامو روی گونم
با اون دستای پر مهرش کنه پاکو بگه جونم
بگه جونم نکن گریه منم اینجا بذار دستاتو تو دستام
تو احساس منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام
هنوزم در پی اونم....
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]