پنج شنبه 88 اسفند 20 , ساعت 11:30 صبح
گرم و خاموش کنارم بنشین تو سراپا سخنی در سکوت تو جهانی خفته است چشم از چشم من خسته مدار غم سنگین دلم را تو فقط می دانی که تو در جان منی و تو همزاد منی تو پرستوی بهارانم باش از دلم کوچ مکن که دلم مست بهار است |
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]