سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چهارشنبه 89 فروردین 4 , ساعت 1:59 صبح
همه این بی نوشتن ها را می نویسم همه دردها رامی نویسم برای تو می نویسم
تمام آن لحظاتی را که بی تو سر کردم.. بی تو میرفتم تنها و برای تو می نویسم..
همان طور که بخواهی. همانطور که تو بخوانی.چون تو خود خواستی که حرفهایم را با تو قسمت کنم..
می نویسم از همه روزهای دلتنگی از همه روزهای بی کسی از همه روزهای که حتی سلامی نبود ،حتی یادی از من نبود که من به همه اینها راضی بودم..
می نویسم برایت چه باشی چه نباشی چه بخوانی. چه نخوانی.من فقط می نویسم . تمام سفیدها را برایت سیاه می کنم. تمام نقطه ها را به سر خط می برم و برایت می نویسم..
می نویسم فقط برای تو می نویسم من شب هنگام زیر پتوی چارخانه صورتی ام می خزم چشم ها را می بندم تاتو راپیدا کنم تو همین حوالی هستی چه فکرت ته خط باشد چه یک نقطه . تومهمان رویای شبانه منی
برای نقطه پایان تنهایی تو تنها اسمی بودی که صدا کردم...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ