سی و چند سال پیش در چنین روزی سوار بر قطار زندگی شدم
و مانند بقیه مسافرانِ قطار سرنوشت در این واگنهای تنگ و غمبار ، زندانی این روزگار زشت شدم،
روزگاری که نه از جنس من است و نه من از جنس آدمهای آن
و چه رسم عجیبی بر قرار است در این دنیا ،،،
از گردشش می نالیم و می نالم ،، اما سالروز گرفتار شدنمان را جشن میگیریم!!!!!
قلبم زیر بار دردها ترک برداشته و کمرم خم شده اما هنوز هم با این حال می کوشم تا به دوستانم لبخند هدیه بدهم و دردهایم را پنهان کنم،
تا مبادا با دیدن ناراحتیم آنها را هم مانند درون ناآرام خودم به هم بریزم...
یاد و خاطره دوستانی که پارسال چنین روزی بودند و امسال نیستند گرامی :(
امروز آغازی از سالی دیگر، از سومین دهه زندگیم است
پس به رسم عادت "تولدم مبارک"
خیال کن روزگارم روبراهه ،
خیال کن رفتی و دلم نمرده
خیال کن مهربون بودی و قلبم ،
کنار ِ تو ازت زخمی نخورده
خیال کن هیچی بین ِ ما نبوده ،
خیال کن خیلی ساده داری میری
خیال کن بی خیال ِ بی خیالم ،
شاید اینجوری آرامش بگیری
گذشتی از من و ساکت نشستم ،
گذشتی از من و دیدی که خستم
تو یادت رفته که توی ِ چه حالی ،
کنارت بودم و زخماتو بستم
خیال کن که سَرَم گَرمه عزیزم ،
خیال کن بی تو هیچ دردی ندارم
خیال کن که زمستونه ولی من ،
توی ِ شب هام ، شب ِ سردی ندارم
خیال کن قلب ِ من شکستنی نیست ،
خیال کن حقمه تنها بمونم
خیال کن عاشقم بودی ولی من ،
شاید قدر ِ تورو هرگز ندونم
گذشتی از من و ساکت نشستم ،
گذشتی از من و دیدی که خستم
تو یادت رفته که توی ِ چه حالی ،
کنارت بودم و زخمات و بستم
"مهلا سلیمانی"
- رمز: www.AvazMusic.com
- منبع : آواز موزیک
پ ن : برای کسی که هیچوقت فراموشش نمیکنم ...
از روزگار دلم گفته
از این تکرار دلم گرفته
دلم می خواد گریه کنم
بارون ببار..........
دلم گرفته... دلم می خواد گریه کنم.....
برای گم کردن خویش
رها شدن از کم و بیش
برای از خود گم شدن
جدا از این مردم شدن
بهانه ی گریه می خوام
بهانه ی فریاد زدن
بیا تو باش ای مهربان
بهانه ی گریه من
از من دیگه هیچی نمونده
یه قصه ام صد باره خونده
امروز هوا هوای گریه اس
گونه هامو بارون پوشونده
ابر غمم بارون نمی شه
درد سکوت درمون نمیشه
بخون برام از پشت شیشه
درد سکوت درمون نمیشه
از روزگار دلم گرفته
از این تکرار دلم گرفته
دلم می خواد گریه کنم
باروون ببار
دلم گرفته
دلم می خواد گریه کنم
"اردلان سرفراز"