سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 87 خرداد 19 , ساعت 9:17 صبح
   
این نقاشی تنها با یک خط کشیده شده است
 
Dream Land
 

 
چه چیزی در این عکس می‌بینید؟!

        این عکس چیست؟

Tinypic
 

       خوب متأسفم، فکر نمی‌کنم درست جواب داده باشید! شاید اگر نمای واضح‌تری ببینید

       بتوانید جواب بدهید:

 

Tinypic
 

        باز هم که نتوانستید حدس بزنید. پس مجبورم جواب بدهم!
 

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.

.

.

.

.

Tinypic
 
Tinypic
 

عکس‌هایی که مشاهده کردید هزاران پنگوئن «کینگ» را با نوزادهایشان نشان می‌دهد. برای جلوگیری از یخ زدن جوجه پنگوئن‌ها، آنها یک گردهمایی بزرگ ترتیب داده‌اند تا با حرارت بدن‌هایشان یکدیگر را از سرما حفظ کنند. پس آن لکه‌های قهوه‌ای بزرگ در عکسهایی که از ارتفاع زیاد گرفته بودند، در واقع جوجه پنگوئن‌های قهوه‌ای بودند.

این عکس‌ها از یک هلیکوپتر و از ارتفاع 600 متری از منطقه‌ای به نام جورجیای جنوبی نزدیک جزایر معروف فالکلند در اقیانوس اطلس جنوبی گرفته شده‌‌اند.

درجه حرارت در هنگامی که عکس‌ها گرفته می‌شدند، منفی 15 درجه سانتیگراد بود.
جوجه پنگوئن‌ها در 3 هفته اول زندگی نمی‌توانند درجه حرارات بدن خود را تنظیم کنند، بنابراین والدین مجبور هستند آنها را به صورت گروهی نزدیک هم نگه دارند و هر 3-2 ساعت به آنها غذا بدهند.
 


دوشنبه 87 خرداد 13 , ساعت 10:33 صبح

   شکر گذاری

      

چقدر از هدیه گرفتن یک شاخه گل ، یک کادو، یک جلد کتاب و ... خوشحال می شویم.  

تا چه اندازه از دعوت شدن به مهمانی شام، نهار، و حتی یک فنجان چای یا آبمیوه به وجد می آئیم. 

 به کسی که در حق شما لطفی انجام داده، به شما کمک کرده، مشکلی را از شما حل کرده چه احساسی دارید.  

  فکر می کنید خدای متعال چند درصد از خواسته های شما را برآورده کرده است؟

نسبت نعمتهایی که خداوند به شما ارزانی داشته به چیزهایی که می خواهید و ندارید چیست؟

آیا می توانیم لیستی از داشته های خودمان تهیه کنیم ؟   

پس داشته های خودمان را مرور می کنیم.

 

1-  من خوشحالم و خدای متعال را شکر می کنم که از این که سالم هستم و هیچگونه مرض لاعلاجی ندارم.

من در عین سلامتی کامل هستم .

خیلی ها به مرض  لاعلاجی مبتلا هستند که تا آخر عمر گریبانگیر آنست .

سلامتی بالاترین نعمتی است که خداوند اعطاء می کند.

تنها برای همین یک نعمت چقدر باید از خداوند ممنون باشیم. 

2- من خوشحالم و خدای متعال را شکر می کنم که تمام  اعضاء و جوارح بدنم سالم هستند.

خیلی یک دست و یا هر دو دست ندارند، بعضی ها یک پا و حتی دو پا ندارند، بعضی از یک چشم یا هر دو چشم محرومند،

چقدر زجرآور است کسی که هر دو کلیه اش را از دست داده و مجبور است هفته ای سه الی چهار بار دیالیز شود.

        

3- از اینکه همسری مهربان و با گذشت دارم که مرا درک میکند ،خداوند را شکر می گویم.

از اینکه مدتهاست با هم زندگی می کنیم و هیچگونه مشکل عدیده ای نداریم ممنون خدای خود هستم.

از اینکه در فراز و نشیب های زندگی همراه و همیار من بوده، لطف خدای من است.

آرامشی که در منزل در کنار همسر خود دارید مرهون چه کسی هستید؟

برای درک این نعمت و این آرامش به دادگاه خانواده سری بزنید. 

4- من بسیار خدای باری تعالی را شاکر هستم از اینکه به من فرزند اعطا کرده است.

فرزندانی سالم و صالح.

    آیا در جمله فوق ، سه نعمت بزرگ را نمی بینید؟

اعطای فرزند : خیلی ها از داشتن آن محرومند.

فرزند سالم : خیلی ها فرزندانی دارند که مرضی مادرزادی دارند یا بعداً دچار مرض لاعلاجی شده اند .

فرزند صالح : چه نعمت بزرگی است داشتن فرزند مومن و متدین. 

               و من که هر سه را با هم دارم، چگونه شکرش را بجا آورم.  

5- خدای را شکر می گویم چرا که پدر و مادری دارم که در قید حیات هستند. والدینی مومن و متقی،

مهربان و با گذشت ، چه سختیها و رنجهایی را به خاطر من متحمل شده اند.

 حتی اگر در قید حیات نباشند، تربیت را در حق من تمام کرده و فرزندی شایسته تحویل

جامعه داده اند . 

6- من خوشحالم و هزاران بار خدای بزرگ را شکر می کنم چون شغل خوبی دارم و می توانم مخارج

زندگی ام را تامین کنم.

کم نیستند کسانی که بیکارند و در فلاکت بسر می برند.  

7- من خدای را صد هزار مرتبه شکر می کنم که حداقل مسلمان زاده بدنیا آمده ام و شعیه 12 امامی هستم.

اکثر مردمان جهان این لیاقت را ندارند.

  و نعمتهای بزرگ و کوچک دیگری که خداوند به ما ارزانی داشته و ما باید شکرگذار او باشیم.

نعمتهای که چون از ابتدا در اختیار ما بوده، برایمان عادی و کم‌رنگ جلوه میکند.

با کمی تفکر، مطمئنا“ به این نتیجه میرسیم که هیچکدام از نعمتهای فوق‌الاشاره را با پول یا چیز دیگری عوض نخواهیم کرد.


یکشنبه 87 خرداد 12 , ساعت 12:45 عصر
یکشنبه 87 خرداد 12 , ساعت 12:15 عصر
تاریخچه  روزنامه نگاری در ایران

 

 اولین مجله سینمایی

اولین نشریه سینمایی ایران را «علی وکیلی» صاحب «گراند ‌سینما»، با عنوان «نمایشات سینما» و د‌ر سال 1309 خورشید‌ی منتشر کرد‌. این مجله به صورت ماهانه د‌ر می‌آمد‌ و اخبار سینمای ایران و برنامه گراند ‌سینما و «سینما سپه» را اعلان می‌کرد‌: «خبرهایی با عنوان سینماهای د‌ایر طهران و پروگرام‌های فعلی». این نشریه د‌ر شماره د‌وم همان سال تعطیل شد‌.

«هوشنگ گلمکانی» سرد‌بیر مجله «فیلم»، د‌رباره اولین مجلات سینمایی به مجله «هالیوود»‌ اشاره می‌کند‌ که «علی اصغر میرمعز» د‌ر اوایل د‌هه بیست به عنوان مد‌یرمسوول و سرد‌بیر آن را منتشر کرد‌. این مجله چهار یا پنج سال به صورت نامرتب د‌رآمد‌ و بعد‌ از آن تعطیل شد‌. گلمکانی همچنین درباره مجلات حرفه‌ای سینمایی، به نشریات: پیک سینما، جهان سینما و تئاتر، ستاره سینما و فیلم و هنر اشاره می‌کند‌.

 

 اولین نشریه اد‌بی

اولین مجله اد‌بی، مجله اد‌بی «د‌انشکد‌ه» به مد‌یریت و سرد‌بیری «ملک الشعرای بهار» بود‌. مجلات «ارمغان» وحید‌ د‌ستگرد‌ی و «مهر» مجید‌ موقر نیز در دوره ای کوتاه منتشر شد‌ه‌اند‌. اما تنها نشریه اد‌بی معروف و ماند‌گار آن سال‌ها مجله «یغما» بود که مد‌یرش د‌کتر «حبیب‌الله یغمایی» سی و پنج سال آن را منتشر کرد‌ و خود‌ د‌ر روزهای آخر به صورت د‌رد‌ناکی د‌ر اوج فقر جان سپرد‌.

 

 اولین مجله کود‌کان

اولین مجله حرفه‌ای کود‌کان د‌ر تاریخ مطبوعات، مجله «کیهان بچه‌ها» است. تا قبل از آن د‌ر حوالی سال 1330 شمسی مجله‌ای به نام «بازی» مخصوص د‌انش‌آموزان د‌رآمد‌ که بیشتر از سه شماره د‌وام نیافت و تعطیل شد‌. اولین شماره مجله کیهان بچه‌ها توسط موسسه کیهان د‌ر تاریخ ششم د‌ی‌ماه سال 1335 د‌ر تیراژ بیست هزار نسخه و با قیمت پنج ریال منتشر شد،‌ که مورد‌ استقبال قرار گرفت و فعالیت اش تاکنون ادامه داشته است.

کیهان برای جذاب کرد‌ن این مجله، بیشتر خطاطان و نقاشان وارد‌ را به کار گرفت و بعد‌ از چند‌ شماره به تیراژ پنجاه هزارتایی رسید‌؛ مجله‌ای که با مطالب خواند‌نی و جذاب مورد‌ استقبال تمام کود‌کان و د‌انش‌آموزان ابتد‌ایی و حتی متوسطه بود‌.

 

 اولین نشریه و مجله زنان

«سید‌فرید‌ قاسمی» د‌ر کتاب «اولین‌های مطبوعات ایران» (چاپ «نشر آبی») د‌رباره نخستین نشریه اختصاصی زنان د‌ر ایران، به نشریه «د‌انش» اشاره می‌کند‌. او صاحب امتیاز و ناشر این روزنامه را «خانم د‌کتر کحال» معرفی می‌کند‌ و به قلم خود او د‌ر معرفی نشریه اش اینگونه می‌نویسد‌: «د‌انش روزنامه‌ای است اخلاقی، علم خانه‌د‌اری، بچه‌د‌اری، شوهرد‌اری، مفید‌ به حال د‌ختران و نسوان و به کلی عاری از سیاست و پلتیک‌های سیاسی مملکت که از آن ها سخن نمی‌گوییم. تاریخ انتشار د‌انش، ماه رمضان 1328 قمری است.»

تا قبل از سال 1332 خورشید‌ی نشریات و مجله‌ها و روزنامه‌ها به صورت رسمی د‌ر اجتماع حضور ند‌اشتند‌ و بیشتر خوانند‌گان نشریات را طبقه خاصی از جامعه تشکیل می‌د‌اد‌ند‌ و به قول معروف نشریات بیشتر د‌ر میان روشنفکران د‌ست به د‌ست می‌شد‌. روزنامه د‌انش و د‌یگر جراید‌ عهد‌ قاجار و پهلوی اول نیز از این قاعد‌ه مستثنی نبود‌ند‌ و بیشترشان به د‌لیل کمبود‌ خوانند‌ه از بین رفتند‌ و تنها نامی از آن ها باقی ماند‌. بعد‌ از سال 32 و رونق مطبوعات ایران و همه‌گیر شد‌ن آن ها د‌ر اجتماع، مجله هفتگی «زن روز» توانست جایگاه ویژه‌ای د‌ر میان طبقه زنان پید‌ا کرده و به عنوان اولین مجله حرفه‌ای زنان، نام خود‌ را ماند‌گار کند‌. مجله‌ای که انتشارش تا به امروز اد‌امه د‌اشته است. مجله هفتگی زن روز د‌ر سال 1343 توسط موسسه کیهان منتشر شد‌. آن هم با سرد‌بیری «مجید‌ د‌وامی» که تخصصش بالا برد‌ن تیراژ مجلات و روزنامه‌ها بود‌. این مجله خیلی زود‌ توانست د‌ر میان بانوان جامعه - به خصوص زنان شاغل- جایگاهی پید‌ا کند‌ و خرید‌ن آن د‌ر میان زنان به صورت مد‌ د‌رآمد‌. زن روز پس از آن که رقیبان را پشت سر گذاشت، از مسابقه تیراژ کناره‌گیری کرد‌ و به صورت مجله‌ای لوکس با کاغذ خوب و تصاویر رنگی، پرصفحه و پرآگهی د‌رآمد‌.

 

 اولین پاورقی و د‌استان د‌ر نشریات

اولین پاورقی معروف مطبوعات ایران د‌استان «د‌ه نفر قزلباش» نوشته «حسین مسرور» است که برای اولین بار د‌ر روزنامه اطلاعات به چاپ رسید‌. شاید‌ این اولین و آخرین پاورقی د‌ر یک روزنامه یومیه بود‌ و بعد‌ها د‌یگر تکرار نشد‌ و این شکل د‌استان‌ها به مجلات منتقل شد‌ند. از اولین پاورقی‌نویسان معروف ایران می‌توان به «حسینقلی مستعان» و «جواد‌ فاضل» اشاره کرد‌ که د‌ر د‌هه‌های بیست و سی شمسی خوانند‌گان بی‌شماری را با د‌استان‌های خود‌ جذب نشریات می‌کرد‌ند‌.

 

 اولین کاریکاتوریست مطبوعات

بی‌شک د‌ر این زمینه باید‌ به نام «محسن د‌ولو» اشاره کرد‌. مطبوعاتیان قد‌یمی به او لقب «پد‌ر کاریکاتور ایران» د‌اد‌ه‌اند‌. او بزرگترین کاریکاتوریست و طراح مطبوعات ایران د‌ر د‌هه بیست و سی بود‌ و علاوه بر طراحی د‌ر نشریات، آفیش‌های سینمایی را نیز نقاشی ‌کرده‌ و به تصویر می‌کشید‌. او برند‌ه جایزه بهترین کاریکاتور د‌ر نمایشگاه جهانی مونترال کاناد‌ا شد‌ و بعد‌ها مجله‌ای به نام «کاریکاتور» را نیز منتشر کرد‌.

 

 اولین مجلات طنز

از اولین‌های مجلات طنز د‌نیای مطبوعات ما می‌شود‌ به مجله «بابا شمل» مهند‌س رضا گنجه‌ای اشاره کرد‌. این مجله عمر کوتاهی د‌اشت و بعد‌ از آن معروف‌ترین مجله د‌نیای طنز، مجله «توفیق» بود‌ که براد‌ران توفیق آن را منتشر می‌کرد‌ند‌ و این نشریه د‌ارای شهرت و تیراژ بالایی بود‌. این نشریه د‌ر حوالی سال 1347 گرفتار تیغ توقیف شد‌ و مد‌یران آن طی اعلانی تیتر زد‌ند:‌ «توفیق تو قیف شد!‌»

یکی د‌یگر از مجلات معروف طنز مطبوعات د‌ر سال‌های بعد‌ از انقلاب، مجله «گل آقا» بود‌ که «کیومرث صابری فومنی» آن را منتشر می‌کرد‌.

 

 اولین نمونه های شخصی گرایی

د‌ر حوالی د‌هه بیست و سال‌های بعد‌ از کود‌تای 1332، اکثر کسانی که د‌رخواست امتیاز نشریه می‌کرد‌ند،‌ د‌ر انتخاب نام روزنامه و مجله به مشکل بر می‌خورد‌ند‌ و د‌ر نهایت نام خانواد‌گی خود‌ را انتخاب می‌کرد‌ند‌. د‌ر این زمینه می‌شود‌ به مجله طنز «توفیق» اشاره کرد‌ که براد‌ران توفیق نام خانواد‌گی خود‌ را بر آن گذاشتند‌. «لطف‌الله ترقی» (پد‌ر گلی ترقی، نویسند‌ه معروف) با مجله «ترقی»، حبیب‌الله یغمایی با یغما و ملک الشعرای بهار با روزنامه «نوبهار» از د‌یگر نمونه‌های این کار بود‌ند‌.

 

 اولین آگهی ها

وضعیت آگهی و رپرتاژهای اقتصاد‌ی از آغاز د‌ر مطبوعات ایران وضعیت ناخوشایند‌ی د‌اشته است. د‌ر روزگار قبل از شهریور بیست، صاحبان جراید‌ به سراغ افراد‌ ثروتمند‌ می‌رفتند‌ و یک شماره د‌رباره آن ها مبهم می‌نوشتند‌ تا از این نمد‌ کلاهی برای خود‌ به د‌ست بیاورند‌. اگر فرد‌ ثروتمند‌ تسلیم خواسته آن ها می‌شد‌ گزارش د‌ر شماره د‌وم به خوبی و خوشی تمام می‌شد؛ د‌ر غیر این صورت با هدف باج‌خواهی، حالت افشاگرانه و کوبنده می‌‌گرفت و تا رسید‌ن به منظور به شماره‌های د‌وم و سوم می‌کشید‌!

د‌ر اواسط د‌هه چهل و برنامه صنعتی کرد‌ن و کارخانه‌های مونتاژی که یکی د‌ر پی د‌یگری تاسیس می‌شد،‌ وضع به همان صورت بود‌ و روزنامه‌ها و مجلات برای گرفتن آگهی گاه به اشخاص حمله می‌کرد‌ند‌. د‌ر آن روزگار این ثروتمند‌ان پی به اهمیت جراید‌ نبرد‌ه بود‌ند‌ و بیشتر با تلویزیون و راد‌یو کار می‌‌کرد‌ند.‌ اما پس از این که عکس سوسکی د‌ر نوشابه فلان کارخانه نوشابه‌سازی چاپ شد،‌ یا گزارش کور شد‌ن رانند‌ه‌ای پشت فرمان اتومبیلی به هنگام تصاد‌ف و خرد‌ شد‌ن شیشه جلو به چاپ رسید،‌ حساب کار د‌ستشان آمد‌ تا آگهی‌های مفصل خود‌ را به جراید‌ سرازیر کنند؛‌ تا مثلاً فرد‌ای آن روز خبر تصاد‌ف تکذیب و به خارج انتصاب د‌اد‌ه شود‌ و د‌ر پی آن گزارش شود‌ که: شیشه جلوی اتومبیل‌های فلان کارخانه سکوریت است!

به هر حال روزنامه‌نگاران اقتصاد‌ی و بخش آگهی‌ها همیشه به د‌نبال اینگونه خبرها بود‌ند‌ و گه گاه با گذاشتن سه نقطه د‌ر فلان خبر ناگوار، به سراغ  صاحبان صنایع می‌رفتند‌ و حساب را تسویه می‌‌کرد‌ند‌ تا نشریه از خون اقتصاد‌ی برای ابقا عقب نماند‌. این کار عجیب و غریب نیست. د‌ر همه کشورهای پیشرفته روزنامه‌ها و مجلات رپرتاژ آگهی چاپ می‌کنند‌ و صاحبان صنایع هم د‌اوطلبانه آگهی می‌د‌هند‌.

 


یکشنبه 87 خرداد 12 , ساعت 11:47 صبح
انگار طلاق دیگر زشت نیست - عمومی

انگار طلاق دیگر زشت نیست   
همه می‌دونن که بچه طلاقم، اما چون مثل خودم با این اوصاف زیاده، چندان تنها نیستم.

دو ساله که با مادرم زندگی می‌کنم و بابام دیگه سوراغمون نمی‌یاد، توافق کردن که دیگه با هم کاری نداشتن باشن، من ماله مامانم باشم و مامانم از مهریه‌ش بگذره!

ادامه مطلب

شنبه 87 خرداد 11 , ساعت 11:21 صبح
دریافت اس ام اس ها از طریق ایمیل کلیک کنید

عکس عملکرد چشم و مغز حتما ببینین 160
تصاویری از جشن ازدواج 64 طلبه در قم 288
تصاویری ازعجیب ترین های دنیا 346
عکس: بزفند حاصل عشق بز و گوسفند 301
تصاویردیدنی : 7 حیوان عجیب دنیا 318
عکس: پشه ای بر روی بدن انسان 383
تصاویری از اجتماع بزرگ مارهای زنگی! 308
عکس : نیکی کریمی بدون گریم وآرایش 2156
بسیار زیبا حتما ببینید 680
sms:اگر بدانم که خواب تو را بیشتر خواهم دید 284
عکس:باران کوثری به همراه پدرومادر 1086
ببینید بپا خوابت نبره 237
حتماببینید:بچه را اینجوری کتک بزنید 985
عکس: کشیدن دندان یک اوران گوتان 360
عکس دیدنی:برج دوبی بلندترین ساختمان دنیا 428
خرداد ?? پل خرمشهر و رود کارون 127
تصاویر: شنا در استخر شگفت انگیز ماهی 641
عکس: منوی چلو کبابی در 117 سال پیش 1136
عکس: صفحه اول شناسنامه امام (ره) 328
تصویرومطلب منحصربه فرد درمورد قوم عاد 611
9 تصویر:دلم نیومد همه رو نزارم (ببینید) 1035
عکس: خانم شناگر با یک پا قهرمان المپیک 668
4 تصویر که تا کنون ندیده اید (ببینید) 1173
عکس: درخت تنومندبا این خانه چه کرده 389
عکس : پیاده روی در هوای واقعا آزاد 311
حتماببینید: تصاویری زیبا از دیدهواپیما 376
تصاویری دیدنی از هتلی زیبا دردل کوه 524
عکس: دختر نابغه ایرانی در آلمان 1327
تصاویری از حکاکی روی درختان (جالبه ) 539
عکس ومصاحبه با محسن یگانه 550


شنبه 87 خرداد 11 , ساعت 11:21 صبح

شنبه 87 خرداد 11 , ساعت 11:19 صبح
شنبه 87 خرداد 11 , ساعت 10:41 صبح
وقتی خودمو از ساختمون پرت کردم درحال پائین افتادن
 

The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/1.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.

 
توی طبقه دهم زن و شوهری رو که همیشه به لاو ترکوندن مشهور بودن در حالی دیدم که بدجوری همدیگه رو میزدن.


The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/2.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.

پیتر خشن وقوی رو توی طبقه نهم دیدم که نشسته بود وهای های گریه میکرد.

The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/3.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
توی طبقه هشتم می نامزدش رو تو وضعی پیدا کرد که با بهترین دوستش همبستر شده بود.
The image
 “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/4.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.

توی طبقه هفتم دن مثل هرروزدر حال خوردن داروی ضد افسردگیش بود.


The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/5.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.

تو طبقه ششم هنگ بیکار طبق معمول هرروز 7  تاروزنامه خریده بود تابلکه یه کاری پیدا کنه.

The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/6.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
توطبقه پنجم آقای ونگ مثلا"‌باشخصیت ومحترم داشت لباسهای زیر زنش رو می پوشیدو کیف میکرد!!!
 

 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/7.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
رز توی طبقه چهارم دوباره با دوست پسرش دعوا راه انداخته بود.
 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/8.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
توی طبقه سوم پیرمرد بیچاره مثل هرروز منتظر بود که یکی به دیدنش بیاد.

 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/9.JPG” cannot be displayed, because it contains
 errors.
 
لی لی توی طبقه دوم هنوز به عکس شوهرش که 6ماه پیش از دست داده بود زل زل نگاه میکرد.
 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/10.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
قبل از اینکه خودمو پرت کنم فکرمیکردم ازهمه بدشانس تروبدبخت ترهستم.
 
The image
 “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/11.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
اما حالا فهمیدم که هر کسی مشکلات ونگرانیهای خودشو داره.
 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/12.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
 
بعد از دیدن گرفتاریهای بقیه فهمیدم وضعم آنقدرها هم بد نبود!
 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/13.JPG” cannot be
 displayed, because it contains errors.
آدمهایی که تا چند لحظه پیش دیده بودمشون حالا داشتن افتادن من رو تماشا میکردن
 
The image “http://files.myopera.com/gennafaith/albums/38733/14.JPG” cannot be displayed, because it contains errors.
واحتمالا"‌بادیدن خودکشی من ممکنه حس کنن اوضاع خودشون خیلی هم بد نیست.
 

شنبه 87 خرداد 11 , ساعت 10:37 صبح

تقریبا هیچ کدام از دوستانم از زندگی شان راضی نیستند. یکی در ایران است و شهرت و پول دارد اما معتقد است زندگی آنجا برایش جز جنگ اعصاب و ناراحتی چیزی نیست. ماشین، خانه، یخچال و دوستان دل انگیزی -به نظر من- دارد.
دوست دیگرم که حدود ده سال پیش با هم یک شرکت کارهای کامپیوتری راه انداختیم و رویایش سفر به آمریکا بود، دیروز بعد از مدت ها پیغام داده که دو ماه است به آمریکا آمده، خیلی کوتاه نوشته "احساس می کنم خیلی دیر شده و پیر شدم، هنوز تصمیم به ماندن نگرفتم" سی ساله است و پدرش یک جور معدن بی پایان پول

.
اگر بخواهم مثال ها را ادامه دهم کار به جاهای باریک می کشد! خلاصه اش این که ظاهرا هیچ کس از جا و موقعیتش راضی نیست. جالب است برایم که دو تا از دوستانم که هر دو گاهی برایم درد دل می کنند، حسرت موقعیت و زندگی و روحیه آن یکی دیگر را می خورند و از خودشان ناراضی اند! دو سه بار خیز برداشته ام که جفت شان را جایی غافلگیر و رو در رو کنم تا خودشان هم بفهمند که الکی حسرت زندگی آن دیگری را می خورند، بلکه این طوری از خودشان و زندگی شان حال عالم را ببرند.
فکر کنم بتوانم بفهمم که حال زندگی فقط به موقعیت های مادی نیست و مثلا دوست داشتن و دوست داشته شدن-گاهی- بیشتر از خانه، یخچال و دوستان دل انگیز، فاز می دهد؛

 اما خواستم عکس های را از "کلوچه های خاکی" که در هاییتی، غذای روزانه مردم فقیر است به خودم و این دوستانم نشان دهم.(اگر تا حالا ندیده اند
 با گران شدن قیمت غذا و کمبود آن در هاییتی مردم کلوچه خاکی که با خاک، نمک و کمی روغن درست شده را به جای غذا

می خورند


 

 


 پسر بچه یازده ساله، بعد از خوردن کلوچه خاکی زبانش را نشان می دهد. قیمت صد کلوچه خاکی پنج دلار است.


?


خواهش میکنم نگین اونا که نفت ندارن ..اونا که مث ایران این همه نعمت ندارن ..بله این هم از شانسمون بوده که این هارو داریم ..ولی واسه استفاده از شانس هامون چی کردیم تا حالا!!!

 به جز دست روی دست گذاشتن و نظاره گر بودن


<   <<   6   7      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ