دزدیده
نگاهت می کنم از دور
با هزار نیرنگ
به هزار رنگ درمی آیم
باد می شوم
گونه هایت را می دزدم
موهایت را می دزدم.
لبخندت را از دست نمی دهم
هرچند برای من نیست
دستانت را از دست نمی دهم
هرچند با من نیست
دزدیده
دزدیده عشقبازی می کنم
از دور
تو به سلامت به خانه خواهی رسید
و من
لب هایم را در سکوت آتش خواهم زد.
الفبای درد از لبم می تراود
نه شبنم ، که خون از شبم می ترواد
سه حرف است مضمون سی پاره ی دل
الف ، لام ، میم. از لبم می تراود
چنان گرم هذیان عشقم که آتش
به جای عرق از تبم می تراود
ز دل بر لبم تا دعایی بر آید
اجابت ز هر یاربم می تراود
ز دین ریا بی نیازم ، بنازم
به کفری که از مذهبم می تراود
مرحوم قیصر امین پور
طرفداری برا شعرم نمونده !
نه دیگه هیچکسی شعرم نخونده
چرا ؟ ، شاید که ساده می نوشتم
شاید میگن یه چیزی می پَرونده !
شاید ارزش نداره "دل نوشته م"
آره من مثل شعرم خیلی زشتم !
همه ترک کردن این روح اسیرو
هنوزم من اسیر ِ کار ِ عشقم
همین عشق شاعری آموخت به من هی !
کنارش یاد من داد فوت ِ در نی
که هم سازم به غم بود ، هم ترانم
شاید میگن که اشک و غصه تا کی ؟!
عجیبه ، غصه هام میشه ترانه
که خط ِ شعر من بود عاشقانه
ولی افسوس طرفداری نمونده
شاید خسته شدن ، بازم بهانه ؟
اگه سخته که شعرامو بخونید
اگه سخته کنار من بمونید
اگه با من نشستن سخته دیگه
ولی قدر دل پاکو بدونید
اگه شعرم ضعیفه دست من نیست !
اگه غمگین و زشته قصد من نیست !
منم عاشق شدم ، شاعر نبودم
تو ای قاضی بگو پس حکم من چیست ؟
اگه حبس ابد میرم چه بهتر
اگه بسته به زنجیرم چه بهتر
اگر اعدام شه این دفتر چه خوبه
اگه این باشه تقدیرم چه بهتر
بسوزونید همه شعرامو دیگه
که مشکل شعر من نیست ، زندگیمه
اگر دیگه طرفداری نباشه
دلم بازم ترانه هاشو میگه
دُرسته من طرفداری ندارم
دُرسته توی شعرم بی قرارم
ولی شعرم فقط از دل نوشته
فقط میخوام خدا باشه کنارم
شما ای "حافظان" نسل امروز
هنرمند ِ قوی پندار ِ مرموز !
طرفدارم اگه حتی نباشید
دوباره شعر ساده میگم هر روز . . .
آن که ناتمام بر ایوان بود ، من بودم
آن که ناتمام در دیوان بود ، شعرم بود
آن که با باد به ناله آمد ، من بودم
آن که باد به ناله آورد ، شعرم بود
آن که غریب ناله ای بود ، من بودم
آن که آشنا ناله ای بود ، شعرم بود
آن که رفت و دگر شعری نگفت ، من بودم
آن که ماند و باز هم گفت ، شعرم بود
آن که دگر نبود ، من بودم
آن که هنوز بود ، شعرم بود
آن که در ناله ی باد تمام شد ، بیچاره شعرم بود
آن که در سوز باد سوخت ، بیچاره من بودم . . .
علی یادگار
تنها سکوت مانده و حرفی نمی زنی
حس می کنم که عاشق دنیای بی منی
وقتی دقیق می شوم از هر نگاه تو
اثبات می شود که تو از جنس آهنی
از تنگنای مخمصه هایت گریز نیست
انگار از شکستن من دل نمی کنی
حالاصدای غربت قلبم شنیدنی ست
مانند یک غریبه مرا دور می زنی
باهر نفس من عاشق و عاشق ترم ولی
احساس می کنم که تو هم رنگ دشمنی
از طعم تند شیطنتت گیج می شوم
نفرین به خنده های تو که قاتل منی
تنها بمان تو ای دل و با درد خود بمیر
شیرین هبوط کرده ، تو هی کوه می کنی
شاید نماد عاشقی ِ قرن حاضراست
این سر نوشت بد که تو هم عهد بشکنی
سید مهدی نژاد هاشمی (م-شوریده)
کسی شعر غرورم را تهی از تو نمی خواند
کسی بی تو ، وفادارِ من و شعرم نمی ماند
تمام اعتبار من نه از شعرم فقط از توست
کسی در لحظه بی تو مرا شاعر نمی داند !
آنطور هم که فکر می کنی آسان نیست
که نقطه بگذاری و از سر خط شروع کنی
این فاصله ی مرگ انگیز را
با اشتباهی بزرگتر از میان برمی داری
اعتراض بی وجودی چون تو
به قدر مولکولی دنیا را متاثر نمی کند
هیچ ساعت شنی
به مقایسه ی سنگهایش با صحرا نمی بالد
اما حالا که اصرار داری
خواهشاً
بپرس از آن پائین
که چرا هیچ کس به بالا نگاه نمی کند
انوش سلامی مهن
من هم چند وقت پیش، کاملا اتفاقی یک آهنگ خیلی معمولی شنیدم که خیلی بهم چسبید. هنوز هم چسبیده و فعلا نمی خواد رهام کنه.خواننده آهنگ امین رستمی هست و اسم آهنگ این قدر تو رو دوست دارم...
این قدر تو رو دوست دارم که هیچ کسی کسی رو اینجوری دوست نداره
این قدر برات می میرم قد یه دنیا خوبی قد هزار تا ستاره
بی تو دلم میگیره، وقتی تنها میشم کارم انتظاره
این قدر تو رو دوست دارم که هیچ کسی کسی رو اینجوری دوست نداره
وقتی نگاهم می کنی
قشنگیاتو دوست دارم
حالت معصوم چشات
رنگ نگاتو دوست دارم
وقتی صداتو میشنوم
دلم برات پر می زنه
ترس یه روز ندیدنت
غم بزرگ قلبمه
این قدر تو رو دوست دارم که هیچ کسی کسی رو اینجوری دوست نداره
این قدر برات می میرم قد یه دنیا خوبی قد هزار تا ستاره
بی تو دلم میگیره، وقتی تنها میشم کارم انتظاره
این قدر تو رو دوست دارم که هیچ کسی کسی رو اینجوری دوست نداره
علاقه مندان می توانند آهنگ را از اینجا دانلود کنند
** این روزها این قدر تو رو دوست دارم که هیچ کسی کسی رو اینجوری دوست نداره
** ...
**دیدی وقتی یک نفر رو دوست داری، هرجا میری، هرکس رو از پشت سر یا روبرو می بینی، فکر میکنی همونه
**شاعر میگه: هنوز هم عشق محبوبه!!! تو بشنو... ولی باور نکن
**شده ام عاشق یک یوسف خوش نام و نشان
همه دلداده اویند و منم دل نگران
بازگشته است به کنعان خیال من و باز
نگرانم که بیفتد ته چاه دگران.
من هر شب دعا می کنم که فراموش کنم ... .
و ... .
و تو ؛ شاید هر روز تلاش می کنی تا در خاطرت باقی بماند ... .
خاطرات مان ؛ چه بلا تکلیف اند !!!!!

دردهای من جامه نیستند
تا زتن درآورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان برآورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنهی شناسنامههایشان
درد میکند
من ولی تمام استخوان بودنم
لحظههای سادهی سرودنم
درد میکند
انحنای روح من
شانههای خسته غرور من
تکیهگاه بیپناهی دلم شکسته است
کتف گریههای بیبهانهام
بازوان حس شاعرانهام
زخم خورده است
این سماجت عجیب
پافشاری شگفت دردهاست
مرحوم قیصر امین پور